او"مرد"است

دستهایش از تو زبرتر و پهن تر است...

صورتش ته ریشی دارد...

جای گریه کردن،موهایش سفید میشود...

اوباهمان دستهای زبرش تو را نوازش میکند...

و باهمان صورت نا صاف و ناملایم تو را میبوسد و تو آرام میشوی...

به او سخت نگیر..!

اورا خراب نکن..

او را "نامرد"نخوان!

انقدر اورا با پول و ثروتش اندازه نزن!

فقط به او نخ بده تا زمین و زمان را برایت بدوزد..

فقط با او روراست باش تا دنیا را بپایت بریزد،ان مردی که صحبتش را میکنم،خیلی تنهاتر از زن است..!

لاک به ناخنهایش نمیزند که هر وقت دلش یک جوری شد،دستهایش را بازکند ناخنهایش را نگاه کند و ته دلش از خودش خوشش بیاید..!

مرد،موهایش بلند نیست که توی بی کسی هایش کوتاهش کند و اینطوری با همه دنیا لج کند..

مرد نمیتواند وقتی دلش گرفت،به دوستش زنگ بزند،یک دل سیر گریه کند و سبک شود

مرد،دردهایش را اشک نمیکند،فرو میریزد در قلبی که به وسعت دریاست

یه وقت هایی

یک جاهایی

باید گفت:

"میم" مثل "مرد"

وقـتــی بــویــٍ تَـنـتـــ در خــوابــ و بیــداریــ هــوشــ از سَــرم مـبــرد . . .
تــو بـگــو
مـن از کـجـ ـا بــ دانم
کــ ـی خــوابــ م
و کــ ـی بیــدار . . .؟

 من دلم میخواد گاز بگیرم.........

+:نوچ زشته تابستونه آستین کوتاه میپوشم مردم میبینن........
اخم میکنم و میگم :یعنی نمیخوای بزاری گاز بگیرم؟؟؟؟؟؟؟
+:من غلط بکنم نزارم بیا بگیر ...........
و بعد از اینکه گاز گرفتم میگم آخی خوب شد حالا همه میدونن تو فقط مال منی

 تمام خستگی هایت را یک جا می خرم

تو فقط قول بده
صدای خنده هایت را به کسی نفروشی…!

 بدون سیب

کاشف جاذبه می شدم،

تنها اگر :

من و تو و نگاهـــــــــــــــــــــ ــــت،

قبل از نیوتن بودیـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــم

اینــــ بـــــار ڪــــہ آمــــدے

دستــانتــ را روے قلبمـــ بـــگـذار


تـــــا بفهمــے اینــــ دلــــ …


بــــا دیــــد نــــ تــــــــو


نــمــے تــپـــد


مــے لـــــــرزد

دخــــتـــر بـــــاس لــــپ آقــــاشـــــونو بـــکـشه

بـــگــــه:
پـاستیل مــــیــــخــــرے یــــا نــــه؟؟

آقـــــاشـــــم بـــگــــه:
عووووووضی
الان یــــه کــــارتـــــن لـــــواشـــــک کـــــردم تـــــو حـــلــــقــت

عادلانه نیست .....

چشمانت را زمین بگذار .......

بیا دست خالی بجنگیم .....

 چایت را تلخ نخور....

صدایم کن تا تمام قند های دلم را برایت آب کنم

 هی تو !

کمی نزدیکتر بیا اما چیزی نگو

بگذار فقط ...

بگذار چشمهایمان این همه دوست داشتن ها را زیرنویس کند !

چراغ ها را خاموش کن...

نور نمیخواهم ...

نگاهم که میکنی برق نگاهت من را که هیچ...

تمام شب را نیز مچاله میکند

گوش می سپارم به زنگ
تا تو بیایی و من
بگویم و بگویم و بگویم
و تو بشنوی و بشنوی و بشنوی
و دلگرم شوم از عطر نفسهایت
و حس کنم عشق را در سایه لبخندت
و ببنیم خوشبختی را در چشمانت

من این عشق را با تمام دنیا عوض نمیکنم

تو پادشاه قصر دلم باش

و من بانوی قلمرو قلبت

هیچ رقیبی ندارم

جزء آیینه

که هر روز تو را نگاه میکند

او را هم شکست خواهم داد

کفش های پاشنه بلند به کارم نمی آیند
شیرینه بوسه هایمان به خم شدن توست

از وقتی هستی تو این خونه
خوشبختی واسم چه آسونه
لبریزم از حس خوشبختی
آسونه حتی واسم سختی
آرومم وقتی که میخندی
به عشقم همیشه پابندی

عشق من باهات میمونم
بدون عشقت بسته به جونم
من با این دل دیوونم
میدونی بی تو نمیتونم
این حس چقدر خوبه قلبم که می کوبه
وقتی هستی کنارم
از بس دوسِت دارم حتی یه لحظه هم
من از تو چشم برنمی دارم
این سرنوشتمه دنیا بهشتمه
وقتی هستی تو عشقم
قلبت که با منه آینده روشنه
چه خوبه با تو سرنوشتم
عشق من باهات میمونم
بدون عشقت بسته به جونم
من با این دل دیوونم
میدونی بی تو نمیتونم

بـرمـیگــردی و بـا اخـــم نـگاش میـکـنی و یــه ضــربـه مـیـزنی


بـه بـازوش کـه بـگی خـیلی بـدی...


امــا تنـهـا کاری که اون مـیکنـه یـه لبـخـنـد مـیـزنـه و مـیگـه :


زدی؟!...مـنــو زدی؟بـاشه...!


قـهــر مـیکـنـه و روشـو بـرمـیگـردونـه ...


اونـجــاس کـه دلـت میـگیـره...


اسـمشـو بـا تـمــام عـشـق صــدا میـکـنی


دسـتـاتـو میـگیـره و میـگـه جــونـم؟


شــوخی کــردمــو مـیـبرتـت تـو آغـوشـش....


چـشـاتــو میـبنـدی و دلــت آروم میـگـیـره!!!


اونـجــاس کــه مـیگی خــدایــا ازم نـگـیـرش...

در آغوشتــــــ آرامـــــــ می گیـرمــــــــــ

سَـرَمــــــــ را بهـ سینهـ اتـــــــــــ می چسبانمـــــــــــ

صـــدای قلبتــــــــــ چقـــــدر آراممـــــــــــ مـی کنــــــــد ...

لبمـــــــ را بهـ گوشَتــــــــــــ نـزدیکـــــــــ می کنمــــــــــــ و

زمـزمهـ هـــای عاشقـــانهـ امــــــــــ را می شنـــــوی ...

بـوی تنتـــــــــ یقیـنمــــــ می دهــــد

کهـ آدرس ِ آغوشتـــــــــ را اشتبــاه نیـامدمــــــــــ

" تــــــ♥ـــــو " مال خودمی ...

اگه پسر باشه حرفای قشنگی میزنه مث باباش ............
اگه دختر باشه با دهنش نه .......با چشماش حرف میزنه مث مامانش ........


تو میگی اول گفت بابا
نخیر خودم شنیدم گفت مامان
نه گفت بابا
نخیرم ماماااااااااااان
بابا!!!!!!!مامان !!!!!!!!!بااابااااا
دعوامون میشه خب


تیپش شبیه تو باشه قیافش شبیه من
اخلاقش به هر دومون
اسمشو من میزارم قبول؟؟؟؟؟
چون فامیلیشو از تو میگیره
اگه پسر باشه مث همه پسرا مامانشو خیلی دوس داره

اگرم دختر باشه عاشق اولین مردی که بشه تویی

 بایــد کلـــی شیطنـتــــــ کــــرد .
تــو جاهـــای مختلفــــــ یهـــو بپـــری عشقــتو مـــاچش کنــــی .
داره کتــاب میخـــونه هـــی اذیتش کنــــی.
داره رانندگــــی میکنـــه قلقلکــش بـدی .
میخـــواد بخوابـــه زوری از رختخـــواب بکشیش بیـــرون.یه پر در بیاری بکنی تو گوشش
تـــو اوج گرمـــا وســط خیابـــون اب بــازی کنیـــن .البته تو بیشتر اونو خیس کنی
باهـــم بشینین فوتبـــال ببینـین.وتیم مورد علاقشو تشویق منی
وقتـــی بغــض کــــرده جکـــــ بـــراش تعریفــــــ کنـــی.
باید باهم کشتی بگیرین .
وقتــــی عصبانیـــه لپاشـــو بکشی و گـــازش بگـــیری
اخرش هـــم کــه خســــته شــدین در اغـــوش هـــم بخوابیـــن و بـا هــــم درد دل کنیـــن.
رابطـــه بایـد بی قیـــد و شـــرط باشــــه .
بایــد پــر از شور کودکیـــو صداقتــــــ باشـــه .
باید معنـــی واقـــعی زندگـــی و شــــور جوانیـــو ارامـــش را بــا هـــم تجـــربه کنیـــد . . .

چشمای تو مال تو نیست
من سهم دارم از نگات
یک بار عاشقم شدی
صدبار میمیرم برات

 امروز عجیب آرامم.......
خدا بخیر کند........
طوفان دلتنگی ات حوالی شب میرسد

چقدر یواشکی هایمان خوب است !!!


ﻳﻮﺍﺷﮑﻲ


ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ !!


ﺑﺮﺍﻱ ﺑﻮﺳﻪ ﻫﺎﻱ ﭘﺸﺖ ﮔﻮﺷﻲ!!


ﺑﺎ ﺻﺪﺍﻱ ﺁﻫﺴﺘﻪ


ﮔﻔﺘﻦ دوستت دارم

من باشم و تو

کناردریا.....

صدای موج ها....مرغ های دریایی....غروب هزار رنگ آفتاب

گرمی
آغوشت . . . .
هرم نفسهایت...
لحن دوستت دارم هایت و این یعنی خوشبختی و........
زند گی یعنی همین . . . .

آرامش . . . عشق . . . امنیت . . .

 موهــــاتو عروســــکی ببند
پیرهــــن خال خالــــی بپوش
جورابایِ تـــــا به تا
چایــــی با طعمِــــ توت فرنگـــــی درست کُــــن
شیرینــــی درست کُــــن
... منتظر بشیــــن تا بیاد
درو باز نکــــن بزار خودش کلیــــد بنــــدازه و درو باز کنــــه
می دونی کــــه خستس
اما تا تورو مــــی بینه چشماش چهارتا می شــــه
نمی دونه بخنده یا حرف بزنه
اما تو اصلا بهــــش فرصتِ حرف زدن نــــده
بدو بغلـــــش کُن
یه خستــــه نباشید بگــــو
دستشو بگیــــر بشونش رو مبـــــل
براش چایی با شیرینـــــی بیار
اونم همونجـــــور مات و مبهوت فقـــط خودتـــو کاراتو نگــــاه کنهــــ
یه عالــــمه حرف داشته باشـــه اما فقــــط با یه لبخــــند
بگــــه :
خنگـــــی خنگـــــــ !

 به تو نیاز دارم ........

مثل آدم به حوا.....

نه....نه.....

مثل آدم به هوا.....................

دخترگفت: شنیدم داری إزدواج میکنی؟؟ مبارکه ؛ خوشحال شدم شنیدم.
پسر: ممنون ؛ ایشالله قسمت شما بشه.
دختر: میتونم برای آخرین بار ی چیزی ازت بخوام؟؟ 
پسر: چی میخوای؟ 
دختر: اگه ی روز صاحب ی دخترشدی میشه إسم منو رووش بذاری؟

پسر: چرا؟ میخوای هروقت نگاش میکنم یا صداش میکنم درد بکشم؟؟

دختر: نه ؛ آخه دخترا عاشق باباهاشون میشن. میخوام بفهمی که چقد عاشقت بودم . . . . . 
سلامتی عشق اول زندگیت که نه میتونی بهش زنگ بزنی ؛
نه میتونی بهش فکر نکنی. 
فقط میتونی از دورنگاش کنی وبرگردی به دوستت بگی هی رفیق نگاش کن این یه روز تمام خاطراتم بود

دختر باس وقتی با عشقش میره آب بازی .....
عشقشو خیس کنه از سر تا پا ........
که عشقش سرما بخوره 
چند روز نره سر کار و .........
بعد خودش بشینه ازش پرستاری کنه
هی یه قاشق سوپ بده بهش هی ماچش کنه 
اونم بگه نکن دیوونه سرما میخوری ها ...........
بگی به تو چه عشق خودمه اختیارشو دارم 

بـــعضـــی وقـــتـــا دوســـتـــ دارمـــ کـــنارمـــ بـــاشیـــ

مـــحکـــم بـــغـــلـــمـــ کـــنیـــ

بـــزاریـــ آرومـــ گـــریـــهـــ کـــنمـــ

راحـــتـــ بـــشـــم

بـــعد آهـــســـتهـــ تـــو گـــوشـــمـــ بـــگیـــ:

دیـــوونـــهـــ منـــکهـــ بـــاهـــاتـــمـــ....! 

نمیخواهم نه بهشت را نه اردیبهشت را 
سیب را میچینم و باتو 
به زمین می آیم تا به دور از چشم شیطان دوست بدارم تورا 

دلت با من هماهنگه 

نگاه تو تو چشمامه 

تنت با من میرقصه 

همون حسی که میخوامه 

تو این دنیا واسه شبهام جز آغوشت پناهی نیست 

با این حالی که من دارم جز اینجا دیگه جایی نیست 

همینجا با تو میمونم همینجا که هوا خوبه 

نفس تو سینه میگیره دلم واسه تو میکوبه 

نمیخوام فرهاد باشی ................

فرهاده و بیستونش 

من شیرین توم و ازت میخوام فقط دیوار فاصله رو برداری همین کافیه برام 

مردانگی ات را با غرور بی اندازه ات و شکستن دل دختری که دیوانه ی توست ثابت نکن 

زمانی میتوانی به مردانگیت ببالی که بدانی 

دختری با تنهاییش و باتکیه به غرور و قدرت تو در این دنیا قدم برمیدارد 

اصلا زن ساخته شده واسه ناز کردن .............
واسه گیر دادن....................
غر زدن....................
حسادت کردن ......................
دوست داشته شدن ...............
مشکل داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نیاطرفش